مقاله تحلیل متن کتاب ولایت فقیه امام خمینی !


 فصل 1-   عنوان و خلاصه طرح مطالعاتی(تحلیل متن) PAGEREF _Toc317019558 \h 2 08D0C9EA79F9BACE118C8200AA004BA90B02000000080000000E0000005F0054006F0063003300310037003000310039003500350038000000

1-1-     مقدمه. PAGEREF _Toc317019559 \h 2 08D0C9EA79F9BACE118C8200AA004BA90B02000000080000000E0000005F0054006F0063003300310037003000310039003500350039000000

1-2-   ساختار بحث در کتاب ولایت فقیه. PAGEREF _Toc317019560 \h 3 08D0C9EA79F9BACE118C8200AA004BA90B02000000080000000E0000005F0054006F0063003300310037003000310039003500360030000000

1-2-1-    وضعیت و حالت موجود و کنونی و فعلی جامعه مسلمین.. PAGEREF _Toc317019561 \h 3 08D0C9EA79F9BACE118C8200AA004BA90B02000000080000000E0000005F0054006F0063003300310037003000310039003500360031000000

1-2-2-    وضعیت و حالت آرمانی و مطلوب و مورد خواست اسلام. PAGEREF _Toc317019562 \h 3 08D0C9EA79F9BACE118C8200AA004BA90B02000000080000000E0000005F0054006F0063003300310037003000310039003500360032000000

1-2-3-    مقایسه حالت مطلوب اسلام  با وضعیت فعلی مسلمین.. PAGEREF _Toc317019563 \h 4 08D0C9EA79F9BACE118C8200AA004BA90B02000000080000000E0000005F0054006F0063003300310037003000310039003500360033000000

1-2-4-    انتخاب رویکرد و راهبرد و متد و استراتژی برای رسیدن به وضع مطلوب اسلام. PAGEREF _Toc317019564 \h 4 08D0C9EA79F9BACE118C8200AA004BA90B02000000080000000E0000005F0054006F0063003300310037003000310039003500360034000000

1-3-   ادبیات به کار رفته در کتاب ولایت فقیه و سطح علمی آن.. PAGEREF _Toc317019565 \h 5 08D0C9EA79F9BACE118C8200AA004BA90B02000000080000000E0000005F0054006F0063003300310037003000310039003500360035000000

1-4-   سیر بحث کتاب ولایت فقیه. PAGEREF _Toc317019566 \h 5 08D0C9EA79F9BACE118C8200AA004BA90B02000000080000000E0000005F0054006F0063003300310037003000310039003500360036000000

1-4-1-    چگونگی و وضعیت اسلام در حال حاضر(قبل از انقلاب اسلامی) PAGEREF _Toc317019567 \h 6 08D0C9EA79F9BACE118C8200AA004BA90B02000000080000000E0000005F0054006F0063003300310037003000310039003500360037000000

1-4-2-    مویدات لزوم تشکیل حکومت اسلامی.. PAGEREF _Toc317019568 \h 7 08D0C9EA79F9BACE118C8200AA004BA90B02000000080000000E0000005F0054006F0063003300310037003000310039003500360038000000

1-4-3-    نمونه هایی از احکام اسلام. PAGEREF _Toc317019569 \h 9 08D0C9EA79F9BACE118C8200AA004BA90B02000000080000000E0000005F0054006F0063003300310037003000310039003500360039000000

1-4-4-    هماهنگی درونی احکام اسلام مقدمه اثبات ولایت فقیه. PAGEREF _Toc317019570 \h 11 08D0C9EA79F9BACE118C8200AA004BA90B02000000080000000E0000005F0054006F0063003300310037003000310039003500370030000000

1-4-5-    طرز حکومت اسلامی.. PAGEREF _Toc317019571 \h 12 08D0C9EA79F9BACE118C8200AA004BA90B02000000080000000E0000005F0054006F0063003300310037003000310039003500370031000000

1-4-6-    برنامه مبارزه برای تشکیل حکومت اسلامی.. PAGEREF _Toc317019572 \h 14 08D0C9EA79F9BACE118C8200AA004BA90B02000000080000000E0000005F0054006F0063003300310037003000310039003500370032000000

 


 

فصل 1- عنوان و خلاصه طرح مطالعاتی(تحلیل متن)

1-1-   مقدمه

در نوشتار فوق برآنیم تا با محوریت و موضوعیت کتاب ولایت فقیه که حاصل بیانات آیت الله خمینی بنیانگزار جمهوری اسلامی ایران است متن کتاب را از لحاظ سازواری و رسایی مطلب مورد بررسی قرار دهیم.کتابرا به سه قسمت تقسیم کرده و نتایج کتاب را با مقدمات آن مقایسه کردیم.چنانچه متن دارای ناسازگاری یا نارسایی باشد آن را ذکر کرده و راه های اصلاحی یا ایجادی را بیان نمودیم.سعی ما بر این بوده تا مفروضات و وقروضات و پیش فرضهای کتاب فوق مورد نقد قرار نگیرد تا بتوانیم متن پیشرو را از لحاظ سند و شاهد و استدلال مورد بررسی قرار دهیم.در این روش اختلافی بین رویکرد های گوناگون و افراد متفاوت پیش نمی آید و هر فردی با هر زمینه فکری میتواند انتقادات وارد بر متن یا همچنین نقاط قوت آن را بپذیرد یا مورد انتقاد قرار دهد.

در ابتدا متن را به سه قسمت تقسیم کردیم .مقدمه(مفروضات و قضیه) سپس متن اصلی(اثبات فرضیه و سیر و ساختار بحث) و در نهایت نتیجه(حکم) را مطابق فصول کتاب استخراج نمودیم.در بخش مفروضات جهان بینی نگارنده (اسلام)و در بخش متن ایدئولوژی وی و در بخش نتیجه خط مشی نگارنده مشخص گردید.مفروض اصلی کتاب وجود ظرفیت اسلام برای تشکیل حکومت و همچنین وجود موانع و انحراف در مسیر تاریخ توسط نگارنده بیان گردید.مفروضات در زمینه سلبی استبداد غرب و در زمینه ایجابی حکومت اسلامی در نظر گرفته می شود.متن اصلی کتاب اثبات حکومت اسلامی با محوریت ولایت  فقیه است.و نتیجه ای که بدست می آید انقلاب اسلامی می باشد.در زمینه نقد کتاب سعی شده مفروضات نگارنده نقد نشود چرا که رسالت تحلیلگر متن یافتن نارسایی ها و ناسازگاری های متن است.و در جهت برطرف کردن مشکلات بالا منتقد و تحلیلگر می باید راه حل های پیشنهادی اصلاحی و تکمیلی یا جایگزین ارائه دهد.از آنجا که با توجه به تحلیل اینجانب متن دارای سازگاری و رسایی نسبی بوده نیازی به اصلاحیه نیست.در زمینه مبادی کتاب ولایت فقیه بیان می شود مبادی این کتاب عقلی , بدیهی و همگانی هستند.مبانی کتاب فوق دینی و شرعی هستند و اشکال حکومت اسلامی عرفی بیان می شود.

 

از مقدمات مطرح شده در کتاب که اغلب از نوع بدیهیات و عقلی و همگانی هستند  وجود ضرورت تشکیل حکومت است.(ص9).ایشان در این قسمت اعتقاد دارند دین و سیاست ارتباط نزدیک دارد.در فصل بعد کتاب که شامل متن اصلی کتاب می شود ایشان با استفاده از مبانی حکومت و آموزه های دینی وحیانی و شرعی وجود حکومت اسلامی را برای مسلمانان ثابت می کنند.و در همین زمینه شکل حکومت اسلامی مشروع برای مسلمانان را ولایت فقیه معرفی می فرمایند.در آخر ایشان راه رسیدن به حکومت اسلامی را انقلاب اسلامی ترسیم می فرمایند.

مهمترین فرض کتاب ولایت فقیه امام خمینی  ضرورت و بداهت ولایت فقیه می باشد(ص9).البته این که در نگاه اول گمان می شود که ولایت فقیه نیاز به اثبات فلسفی و کلامی بسیار پیچیده دارد علل فراوانی دارد از جمله نقش استعمار در معرفی ناقص و نا درست اسلام(ص9) و همچنین خودباختگی افراد جامعه در برابر پیشرفت های مادی غرب(ص19)

1-2-   ساختار بحث در کتاب ولایت فقیه

1-2-1-       وضعیت و حالت موجود و کنونی و فعلی جامعه مسلمین

به طور کلی در این کتاب ابتدا وضع موجود جامعه مسلمین مطرح می شود که شامل خصوصیان ذیل است:

1-    معرفی ناقص اسلام(ص13)

2-    عدم اجرای قوانین اسلام مخصوصا در امور اجتماعی (ص21)

3-    عدم مشروعیت حکومت سلطنتی (ص13)

1-2-2-       وضعیت و حالت آرمانی و مطلوب و مورد خواست اسلام

پس ازآن وضع آرمانی یا همان وضعیت حکومت اسلامی با شرایط خاص خود مطرح می گردد.این وضع به عنوان معیار و شاخص و جهت دهنده حائز اهمیت است. این وضعیت همان موضوع اصلی و مدعای نوسینده یعنی ولایت فقیه و نظام ولایی و حکومت و حاکمیت قانون و فقه در جامعه اسلامی است.در این حالت تمام احکام اسلام اعم از فردی و اجتماعی و سیاسی در جامعه بوسیله فقیه و اسلام شناس که آشنا به حلال و حرام شریعت است اجرا می گردد .

1-2-3-       مقایسه حالت مطلوب اسلام  با وضعیت فعلی مسلمین

سپس وضع کنونی جامعه مسلمین با وضعیت آرمانی ن مقایسه می شود .نتیجه این مقایسه از چند حالت خارج نیست.

اول اینکه وضع موجود کاملا منطبق بر وضع آرمانی می باشد.دوم اینکه وضع کنونی جامعه مسلمین با وضعیت و حالت آرمانی و مطلوب و مورد خواست مسلمین با وجود اختلافات جزئی با حالت و وضعیت آرمانی تباین ندارد. سوم این که وضعیت و حالت کنونی جامعه اسلامی به کلی مخالف و مغایر با حالت مطلوب و آرمانی اسلام است .

1-2-4-       انتخاب رویکرد و راهبرد و متد و استراتژی برای رسیدن به وضع مطلوب اسلام

1-2-4-1-    چنانچه مطلوبیت و وضع مطلوب اسلام با حالت فعلی جامعه اسلامی انطباق دارند این مسیر و راهبرد که هم اکنون در حال اجراست باید ادامه شود و باید راه ها ی انحراف آن مشخص و از آنها جلوگیری شود.

1-2-4-2-    چنانچه مطلوبیت و وضع مطلوب اسلام با حالت فعلی جامعه اسلامی تفاوت جزئی دارد این مسیر بوسیله اصلاحات باید ترمیم شود این رویکرد زمانی اتخاذ میشود که جهت کلی حرکت جامعه اسلامی با جهت اسلام مغایرت ندارد و نیازی به اعمال تغییرات اساسی و بنیادین نمی باشد.

1-2-4-3-    چنانچه مطلوبیت و وضع مطلوب اسلام با حالت فعلی جامعه اسلامی کاملا متفاوت مغایر و مخالف است تنها راه رسیدن به وضع مطلوب انقلاب و براندازی حکومت فعلی و تشکیل حکومت جدید بر اساس قوانین شرع می باشد.

 

خلاصه آنکه امام خمینی پس از تشریح حالت و وضعیت فعلی و همچنین حالت و وضعیت مطلوب اسلام و مقایسه آن دو به این نتیجه می رسند تنها راه رسیدن به حکومت اسلامی انقلاب سیاسی و تشکیل حکومت همزمان با براندازی نظام موجود می باشد.

 

1-3-   ادبیات به کار رفته در کتاب ولایت فقیه و سطح علمی آن

محتوای این کتاب توسط یک مرجع تلقید و اسلام شناس تنظیم گردیده فردی که با علوم اسلامی از جمله ادبیات عرب ،علم درایه و علم حدیث، فلسفه و کلام اسلامی، فقه و اصول فقه و منطق و علوم تفسیر و قرآنی، عرفان و اخلاق عملی ونظری همچنین تاریخ اسلام آشنایی دارد. به همین علت از لحاظ ساختار و محتوا دارای دقت کافی و وافی برای انجام پژوهش در حیطه متن شناسی و هرمونتیک می باشد.به همین علت می توان استناد کرد با عنایت به اینکه متن کتاب حاصل بیانات امام خمینی می باشد ولی آنچه که حائز اهمیت است پشتوانه فکری و عقبه مطالعاتی و تسلط ایشان در موضوع فوق است که در کتاب البیع نیز تجلی یافته است. شاهد آن هستیم این مجموعه گفتار تاثیر بسزایی از درس خارج ایشان پیرامون ولایت داشته است تا حدی که بیش از نیم از کتاب پیش رو با متن ترجمه کتاب البیع پیرامون ولایت فقیه همخوانی دارد.

 

1-4-   سیر بحث کتاب ولایت فقیه

در کتاب ولایت فقیه امام خمینی ابتدا مطرح می کنند :

1-    جامعه اسلامی و مسلمین شکل گرفته است این موضوع در طی 23 سال با تلاش و زحمات طاقت فرسا رسول گرامی اسلام محقق شده است.

2-    پس از شکل گیری اسلام و جامعه مسلمین تشکیل حکومت لازم و ضروری و عقلی و بدیهی است

3-    طرز حکومت اسلامی برای مسلمانان باید بوسیله شارع مقدس تعیین گردد.این امر در زمان رسول به عهده وی پس از ایشان به عهده خلیفه و جانشین اوسا تا غیبت امام دوازدهم.از زمان غیبت به بعد همچنان حکومت اسلامی لازم است .

4-    نوع این حکومت اسلامی چیزی جز ولایت فقیه بر اداره جامعه و حاکمیت وی بر امور اجتماعی وسیاسی نیست

5-    اکنون که وضع مسلمین مطلوب و مشروع نیست راه رسیدن به ولایت فقیه انقلاب سیاسی و براندازی نظام سلطنت و طاغوتی است

6-    راهبرد و تاکتیک مبارزاتی از تبلیغات و تعلیمات اسلامی آغاز شده و پس از شکل گیری اجتماع مردمی و جریان سازی و تجهیز نیروها تشکیل حکومت اسلامی رخ خواهد داد.

 

1-4-1-       چگونگی و وضعیت اسلام در حال حاضر(قبل از انقلاب اسلامی)

اولین موضوع که در کتاب ولایت فقیه توسط امام خمینی مطرح می شود ضرورت و بداهت ولایت فقیه به عنوان روش و نظام و ساختار مشروع حکومت و اعمال حاکمیت و اجرای قوانین اسلام در جامعه مسلمین است.(ص9)در این زمینه باید بیان کرد منظور ایشان از ضرورت و بداهت ابهام و ایهام دارد زیرا ما دو نوع ضروری و بدیهی داریم.

اول بدیهیات عقلی و فلسفی که مطمئنا منظور امام خمینی از ضرورت و بداهت ولایت فقیه ضرورت و وجوب و بداهت فلسفی نیست چرا که هر کس که آن را تصور کند بلافاصله تصدیق نمی نماید.

دوم ضرورت و بداهت و وجوب کلامی می باشد این نوع از بداهت مخصوص مسلمین می باشد که در آن از آموزه های شرع مقدس بوسیله کمک گرفتن از فلسفه و منطق دفاع می کنند.این نوع بداهت نیازمند گذراندن دوره های آموزشی کلام جدید می باشد.و این نوع بداهت همان نوع بدیهی بودن است که امام خمینی آن را در مورد ولایت فقیه صادق می داند.

حال که ولایت فقیه این چنین واضح است پس چرا درجامعه مسلمانان تا حد زیادی تازه بوده و اکثر مسلمانان در اوایا انقلاب اسلامی آن را ابداع شده توسط امام می دانستند؟

امام در قسمت دیگر کتاب پاسخ می دهد که این موضوع به نقش تاریخی استعمار در منحرف ساختن مسلمانان از اصول اسلام بر می گردد.امام خمینی مفروض می دارند که استعمار و یهودیت دو عامل از بین برنده اسلام هستند و در این زمینه مویدات تاریخی نیز بیان می دارند(صص 9-10)

پیش فرض و مفروض دیگر کتاب که در جامعیت اسلام در احکام و قواعد زندگی است.ایشان بر نقش استعمار در معرفی ناقص استعمار تاکید دارند.(ص13)

در مورد نوع حکومت ایشان از لحاظ سلبی بحث کرده و نوع ایجابی حکومت ولایی را در این قسمت مطرح نمی کنند بلکه در فصل آخر که مربوط به نحوه ی تشکیل حکومت و راهبرد رسیدن به حکومت اسلامی است توضیحات لازم را بیان می کنند.ایشان تشریح می کنند سلطنت و ولایتعهدی و امپراتوری شیوه های ناصحیح و نامشروع حکومت است که اسلام برآن خط بطلان کشیده است.(ص13) شایان ذکر است ایشان به عنوان شاهد تاریخی موضوع قیام سیدالشهدا را دلیل و سند و شاهدی بر مدعا خود مطرح می کند.(ص14)

مفروض دیگر این بخش از کتاب تحمیل قانون و قواعد غربی به جامعه اسلامی می باشد که موجب و منشا گرفتاری و مشکلات بسیار برای مسلمانان گشته است.سند مطرح شده به عنوان شاهد برای این موضوع نقش انگستان در تدوین قانون اساسی مشروطه می باشد.(ص15)یکی از این مشکلات کخ موجب نارضایتی مردم از سیستم اداری شده است ناکارآمدی قوانین غربی در جوامع اسلامی بویژه در بخش قضاوت می باشد.(ص15)

راهبرد غرب در مبارزه با قوانین اسلام استفاده از مبلغین مسیحی و یهودی می باشد (ص17) به همین دلیل امام خمینی مقابله به مثل با رویکرد تعلیم و تبلیغ اسلام صحیح و سالم و کارآمد را مشی مبارزاتی خود قرار می دهند.(ص131) به طور کلی ایشان معتقد است بیان قانون الهی نیاز به خلیفه پس از پیامبر ندارد بلکه خلیفه رسول باید مجری قوانین اسلام باشد.

شاهدی بر گفته ایشان این است که عقلا امکان نوشتن قوانین اسلام در یک کتاب وجود داشت و میازی به خلیفه نبود بلکه خلیفه برای اجرای قوانین و احکام اسلام است.(ص21)

یکی از مصادیق اجتماعی بودن احکام اسلام توسط ایشان آمادگی برای جهاد و همچنین پوشش جنگی توسط ائمه معصومین بیان می شود.(ص19)مدعای سیاسی بودن اسلام به روش سنت حضرت رسول و ائمه به عنوان شاهد مطرح می شود.

ایشان در ادامه به نقش داخلی و عوامل درونی که موجب ضعف مسلمین گشته اشاره می کنند و بیان می کنند :

"خودباختگی مسلمین یکی از عوامل شتاب دهنده ضعف اسلام و ترویج اسلام ناقص است."(ص19)

حال که وضعیت فعلی مسلمین توسط ایشان تشریح شد به سراغ وضعیت مطلوب اسلام می روند.این وضعیت زمان تشکیل حکومت اسلامی است. در این قسمت از کتاب مطلوب اسلام را تشریح میکنند و دلایل و اسناد و شواهد و مویدات خود را مطرح می سازند.

1-4-2-       مویدات لزوم تشکیل حکومت اسلامی

در این قسمت از کتاب حضرت امام دلایل و ضرورت و وجوب تشکیل حکومت اسلامی را بیان می کنند اثبات و اسناد و شواهد ایشان از نوع عقلی و براهین فلسفی می باشد.برای هر قسمت دلایل عقلی و همگانی مطرح می کنند.

1-4-2-1-    موسسات اجرایی

ایشان بیان میکنند همیشه انسان پس از آشنایی با قوانین باید یک مجری برای اجرای احکام داشته باشد.در صورتی که مجری قانون در جامعه وجود نداشته باشد جامعه به صلاح و رستگاری نمی رسد.در مورد اثبات و سند و شاهد موضوع فوق باید بیان کرد این امر یک امر عقلی و همگانی است که نزد عقلای عالم پذیرفته شده است.

قانون به تنهایی برای اصلاح جامعه کافی نیست .برای اینکه قانون مایه صلاح و رستگاری بشر شود نیازمند مجری است.(ص25)

1-4-2-2-    سنت و رویه رسول اکرم

ایشان به عنوان سند بر این گفته خود شواهد تاریخی اجرای قوانین و تشکیل حکومت توسط شخص حضرت رسول و همچنین تعیین خلیفه پس از پیامبر توسط ایشان را مطرح می سازند و مطرح میکنند این امر نه یک امر شخصی و سلیقه ای از سوی پیامبر بلکه امر و دستور و حکم الهی بوده است که برای جامعه خلیفه تعیین کند.(ص26)

1-4-2-3-    ضرورت استمراراجرای احکام

پذیرفتیم حضرت رسول تشکیل حکومت داده و جانشین هم تعیین کرده حال که بر طبق نظر و حکم و امر ایشان در جامعه مسلمین رفتار نشده و جانشینان مطرح شده از سوی پیامبر اداره جامعه را در دست نگرفتند آیا باز به معنی عدم لزوم تشکیل حکومت است ؟

خیر امام خمینی مطرح می سازند در هر صورت پس از پیامبر خدا وجود خلیفه برای اجرای احکام اسلام ضروری است .و اجرای احکام منحصر به زمان حضرت رسول نیست.احکام فقط برای زمان ایشان نازل نشده و بعد از وی ازبین برود.(ص26)

چنانچه خلیفه در جامعه وجود نداشته باشد  احکام اسلامی اجرا نمیشود و روی زمین می ماند و این به هرج و مرج می رسد.و هرج و مرج یک قبیح عقلی می باشد.(ص27) اظهار چنین مطلبی یا اعتقاد به آن بدتر از اظهار و اعتقاد به منسوخ شدن اسلام است.(ص27)

1-4-2-4-    رویه امیر المومنین

پس از پیامبر خدا حاکم مشروع از نظر شیعیان امیر المومنین علی (ع) است و آنچه ایشان انجام دهند یا ترک کنند همچون فعل رسول گرامی اسلام حجت است.چون ایشان پس از پیامبر خدا حکومت تشکیل دادند و اجرای احکام در جامعه را پیگیر بودند این امر به عنوان ضرورت اسلامی برای مسلمانان حجت شرعی می باشد.(ص28)

1-4-2-5-    ماهیت و کیفیت قوانین اسلام

قوانین اسلام جامع و کامل است و در همه ی زمینه ها اسلام قانون دارد حال که اسلام قانون را وضع کرده و مجری را مشخص کرده است پس از فوت یا فقدان مجری مشخص شده خواهان از بین رفتن آن قوانین نست بنا بر گفته صریح امام معصوم تمام آنچه ملت احتیاج دارد در کتاب و سنت هست.

امام برای اینکه نشان دهد عدم خلافت فقیه و اسلام شناس امری باطل است نمونه هایی از احکام اسلام را بیان می کند که موید تشکیل حکومت اسلامی در هر زمان و عصر و دوران می باشد.

 

1-4-3-       نمونه هایی از احکام اسلام

1-4-3-1-    احکام مالی

احکام مالی اسلام آنقدر گسترده است که فقط برای برطرف کردن نیاز سادات و فقرا نیست بلکه حجم عظیم و گسترده منابع و تخصیص آن نشان از این دارد که بیش از رسیدگی به امورات سادات و فقرا مسائل و نیاز های مالی برای مسلمین وجود دارد.این درآمد ها شامل خمس زکات جزیه و خراجات و همچنین مالیات می باشد.

1-4-3-2-    احکام دفاع ملی

احکام راجع به حفظ نظام اسلام و دفاع از تمامیت ارضی و استقلال امت اسلام بر لزوم تشکیل حکومت دلالت دارد.امر به تدارک هرچه بیشتر نیروی مسلح و دفاعی و همچنین آماده باش و مراقبت همیشگی حتی در دوران صلح بدومن امر حکومت امری محال است.اگر مسلمانان این امر و حکم و وظیفه الهی را انجام می دادند و نظام اسلامی را محقق می کردند یهودیان موفق به اشغال سرزمین های اسلامی و تخریب مسجد الاقصی نمی شدند.

نتیجه ضعف و سستی در این امر چیزی بوده که مطلوب اسلام نیست پس باید با تجهیز سپاه و نیوی دفاعی به سمت اجرای احکام الهی پیش رفت و این امر محقق نمی شود به جز با تشکیل حکومت اسلامی.دفاع ملی واجب است و همچنین تشکیل حکومت مقدمه و لازمه ی دفاع ملی است بنابر قاعده مقدمه واجب تشکیل حکومت نیز واجب می شود.

1-4-3-3-    احکام جزایی و حقوقی

بدون برقراری حکومت اسلامی امکان تحقق بسیاری از احکام شرع وجود ندارد.(ص34)البته این نکته را باید تذکر دهیم در قسمت هایی دیگر از کتاب ثابت می شود مراجعه به قاضی و حاکم که از سوی طاغوت قرار داده شده است در دین اسلام و مذهب شیعه خلاف شرع تلقی می شود.این نکته در محل خود تکمیل کننده مدعا فوق برای اثبات نیاز جامعه بهولایت فقیه و حکومت اسلامی می باشد.

 

1-4-3-4-    لزوم انقلاب سیاسی

امام خمینی هر نظام سیاسی غیر اسلامی را شرک آلود میداند زیرا حاکم آن طاغوت است.به همین دلیل برقراری نظام سیاسی غیر اسلامی به معنای بی اجرا ماندن نظام سیاسی اسلام است.(ص35)

سوالی که در این قسمت کتاب و حتی در سایر کتاب به آن پاسخ داهد نمی شود و شایسته بود پاسخ آن در کتاب حتی به صورت خلاصه مطرح میشد موضوع تزاحمات عدول مومنین و فقیه است.

البته باید بیان کنم این موضوع به صورت مفصل و کامل در درس خارج ایشان و همچنین در فصول پایانی ترجمه کتاب البیع مطرح شده است.در صفحه 115 کتاب ترجمه البیع شاهد آن هستیم امام خمینی پاسخ به این سوال را منوط به پذیرفتن اصل ولایت فقیه می داند.و بیان می دارند ولایت فقیه در عرصه اجرا همان ولایت رسول الله است و هر زمان که ایشان ورود به موضوعی پیدا می کردند فرد دیگری حق تصرف در آن موضوع را نداشت و این ولایت همان ولایت رسول اسلام بود.

1-4-3-5-    لزوم وحدت اسلامی

امام خمینی مطرح میسازند برای حفض وحدت اسلامی چاره ای جز تشکیل حکومت نیست.نوع استدلال در این بخش از کتاب با مفروض و واجب دانستن وحدت مسلمین بنا بر احکام شرع ایشان مقدمه عقلی وحدت مسلمین را تشکیل حکومت می دانند.شاهد آن هستیم در این قسمت اصل مقدمه واجب محور استدلال ایشان را تشکیل می دهد.البته در مویدات این موضوع خطبه حضرت زهرا در مورد فلسفه و علت وجود امام برای مردم را شاهد مدعا مطرح می سازند.

 

1-4-3-6-    لزوم نجات مردم مظلوم و محروم

از آنجا که نجات مردم مظلوم و محروم در اسلام یک حکم شرعی واجب و فریضه الهی می باشد لازمه ی عقلی چنین عملی برای جلوگیری از هرج و مرج تشکیل حکومت اسلامی می باشد.(ص36)البته این موضوع به نحوی به موضوع اتحاد مسلمین و پس از آن به تشکیل حکومت اسلامی بر می گردد.

مدل های متفاوتی برای این سیر قابل تصور است اما آنچه به حقیقت نزدیک تر است لزوم تشکیل حکومت به عنوان علت العلل احقاق تمامی احکام اجتماعی اسلام می باشد. به عبارتبهتر چون که صد آید نود هم پیش ماست.

با توجه به موضوع گفته شده شاهد آن هستیم امام خمینی تشکیل حکومت را بالاترین رکن اسلام می داند که از فروعاتی همچون نماز و روزه نیز بالاتر است.

1-4-3-7-    لزوم حکومت از نظر اخبار

در این قسمت از کتاب امام خمینی پس از اثبات موضوع ولایت فقیه آن را بر اخبار و احادیث عرضه می دارند تا سازگاری آن چه به صورت تلویحی و ضمنی و چه به صورت آشکار و قطعی با احکام اجتماعی اسلام و همچنین قرآن و سایر منابع فقه مشخص گردد.

 

1-4-4-       هماهنگی درونی احکام اسلام مقدمه اثبات ولایت فقیه

در بسیاری از بخش های کتاب از جمله نمونه هایی از احکام اسلام که در فصل 3-4-1 مطرح شد شاهد آن هستیم که امام خمینی با بیان یک مفروض و واجب الهی و مقدمه ی آن که تشکیل حکومت است و همچنین اصل مقدمه واجب حکم به وجوب تشکیل حکومت اسلامی در همه ی اعصار و قرون می نمایند.

این نوع اثبات ترکیبی از فقه و فلسفه و واصول فقه است که در آن بدیهیات عقلی بوسیله ارائه به یک حکم قطعی اسلام و با دانستن یک اصل فقهی و مقایسه و تعمیم وجوب یک امر عقلی نتیجه به وجوب و لزوم یک موضوع و مجهول می نماید.

در این زمینه پس از استخراج موضوع مورد نظر و کشف حکم آن آیات و روایات پیرامون آن موضوع بررسی گشته تا از صحت آن حکم اطمینان حاصل شود.با ارائه احادیث به حکم صادر شده و مقایسه حالات متصور مطلوب و مورد خواست حدیث با حکم فقیه ساز و کار ارزیابی نتیجه شکل می گیرد.چنانچه فقیه مشاهده کند نتیجه گرفته شده در موضوع خاص موجب نادیده گرفته شدن بخش زیادی از احادیث قطعی السند و دلاله ائمه در همان موضوع می شود باید مراحل نتیجه گیری و فقاهت را مورد بازبینی قرار دهد.

لازمه ی این نوع نتیجه گیری در احکام اسلامی آن است که تمام احکام شریعت سازگاری درونی نسبت به همدیگر داشته باشند. اگر حیطه احکام همچون جزیره های جدا از هم متفاوت بود فقها نمی توانستند با دانستن یک حکم قطعی در زمینه و موضوع به عنوان مثال حقوق و جزای اسلامی حکمی در مورد احکام اجتماعی اسلام را استخراج نمایند.

در این موضوع احکام اسلام هر یک به عنوان پلی برای شناخت هماهنگ سایر اجزای نظام اسلامی مورد استناد قرار می گیرند.

 

1-4-5-       طرز حکومت اسلامی

حکومت اسلامی هیچ از انواع طرز حکومت های موجود نیست.(ص43) شایان ذکر است نوع حکومت جمهوری اسلامی قبل از ایران در کشور پاکستان نام گذاری و انتخاب گشته بود ولی با توجه به جمله فوق می توانیم تناقض بوجود آمده را بدین نحو توجیح کنیم حکومت که جمهوری اسلامی با پشتوانه نظری ولایت فقیه به عنوان اصل راهبردی و استراتژی اصلی اداره کشور اول بار پس از انقلاب اسلامی در ایران اجرا گشت.

البته مفهوم جمله بالا این نیست که نظریه ولایت فقیه بوسیله امام خمینی ابداع و یا کشف شده است بلکه منظور آن سات که مبنای فلسفی حکومت اسلامی متفاوت از مبنای سایر حکومت ها می باشد.

طرز حکومت اسلامی مشروطه است البته نه به معنای متعارف آن بلکه اجرا کنندگان قوانین و حکومت کنندگان مقید به قرآن کریم و سنت رسول خدا هستند(ص43)

در این فصل از کتاب شاهد عینی سازی موضوع ولایت فقیه و تبیین مشخصات و مختصات آن از سوی امام خمینی هستیم.در فصل های قبل به طور کلی ثابت شد :

 اولا حکومت و تشکیل آن عقلا واجب و ضرورت آن بدیهی است.ثانیا در جامعه مسلمین حکومت اسلامی تنها شکل مشروع حکومت است زیرا اگر نوع دیگری از حکومت تشکیل شود احکام اسلام اجرا نمی شود.هم اکنون نوبت آن رسده است تا نوع و شکل و خواص حکومت اسلامی تبیین شود.

وجوه اشتراک و افتراق حکومت اسلامی با سایر حکومت ها :

حکومت اسلامی نه استبدادی است و نه مطلقه بلکه مشروطه است.به این معنا که حکومت کنندگان در اجرا و اداره مقید به یک مجموعه شرط هستند.(ص43)

حکومت اسلامی مشروطه است نه به این معنا که تصویب قوانین تابع آرای اکثریت باشد.(ص43)

در حکومت اسلامی شارع مقدس یگانه قدرت مقننه است هیچ کس حق قانون گذاری ندارد و هیچ قانونی جز حکم شرع را نمی توان به اجرا گذاشت.(ص44)

در این زمینه سوال مهمی مطرح می شود که آیا تمام قوانین اداره جامعه نیز ریشه در احکام شرعی دارد و تمام آنها از جمله عبور از چراغ قرمز بوسیله حاکم مقدس وضع می شود و هیچ فرد دیگری حق تصویب قانون را ندارد؟

پاسخ این سوال نیاز به کمی توضیح داشته است که فرض امام خمینی احتمالا این بوده است که فرد مسلمان با عقاید اسلام آشنایی دارد و نیازی به بیان این نکته نبوده است.

البته به نظر نگارنده چنانچه ایشان موضوع فوق را تشریح می فرمودند تفهیم مطلب آسان تر مینمود.نتکه اصلی اینجاست که مسلمانان می دانند حتی رسول خدا که خود از سوی خداوند قانون گذار اسلام است به صورت مستقل و بر طبق میل خود حق تشریع ندارند بلکه هر چه ایشان به عنوان احکام و دستورات اسلام بیان می کنند از سوی خداوند متعال است.

امام خمینی این موضوع را در ادامه مطلب به این نحو بیان می کنند که : رای اشخاص حتی رای رسول اکرم در حکومت و قانون الهی هیچ گونه دخالتی ندارد همه تابع اراده الهی هستند.(ص45)

 

1-4-5-1-    شرایط زمامدار

علم به قانون و عدالت دو شرط اساسی حاکم اسلامی است(ص47)اثبات و شاهد مدعای امام در این قسمت از کتاب هم جنبه ی نقلی دارد و هم جنبه ی تاریخی و هم جنبه عقلی

ایشان در ابتدا تاکید می کنند شرایط عامه همچون عقل و تدبیر قبل از شرط فقاهت و عدالت مطرح است.

سوال اساسی این جاست که چرا از میان تمام صفات انسانی این دو صفت به عنوان اصلی ترین صفات حاکم انتخاب می شود؟در میان این دوصفت چنانچه فردی در یک مورد قوی تر و در مورد دیگر ضعیف تر بود تکلیف چیست ؟این شروط شرط لازم هستند یا شرط کافی؟چنانچه دو مسلمان به یک میزان این صفات را داشتند کدام حاکم است ؟معیار تشخیص عدالت و فقاهت چیست ؟

به نظر می رسد پاسخ سوالات بالا تا حد زیادی با بیان موضوع مزاحمت دو فقیه که در ترجمه کتاب البیع در صفحات 107 تا 114 مطرح شده است مشخص و آشکار گردد.

چنانچه دو فقیه عادل در امری از امور اجتماع ورود پیدا کنند هر کدام که قبل از دیگری بر امری قیام کند او مشروعیت دارد در آن امر اعمال ولایت کند و این ویژگی از رسول خداست که چنانچه در امری از امور مسلمین وارد می شدند در آن موضوع ولایت مطلق داشتند.این ویژگی ولایت رسول خدا در فقیه نیز وجود دارد.

در مورد سایر سواللات نگارنده پیشنهاد می کند پاسخ خای این بخش به عنوان نظریات تکمیلی پیرامون این موضوع در کتاب اضافه گردد.

 

1-4-6-       برنامه مبارزه برای تشکیل حکومت اسلامی

در این قسمت از کتاب شاهد آنیم که برنامه عملیاتی مبارزه برای تشکیل حکومت اسلامی ترسیم میشود.این قسمت از کتاب متفاوت از بخش های فلسفی کتاب ولایت فقیه و ورود در عرصه و حیطه نمود شناسی مبارزه می یابد.با مطالعه این بخش بدین نتیجه می رسیم از همان ابتدا امام خمینی قصد ایجاد انقلاب سیاسی را داشته اند.این انقلاب می تواند تجدید نظر طلبانه یا براندازانه باشد.ایشان بیان می کند: "سرانجام به صورت نیرویی در یک حکومت بزرگ نفوذ کرده یا با آن جنگیده ، آن را ساقط می کردند."(ص127)

راه ورود به مبارزه از نظر امام خمینی آموزش مسائل سیاسی و عبادی اسلام است.(ص128)مفروض ایشان در این قسمت از کتاب به همان بخش های ابتدایی کتاب بر می گردد که ذکر شد اسلام توانایی و ظرفیت تشکیل حکومت را دارد.یکی از مواردی که امام خمینی بر آن تاکید دارند و در جای جای کتاب مشاهده می شود نقش جوانان در انجام اصلاحات سیاسی می باشد.ایشان در صفحه 128 کتاب بیان می کنند نقش استعمار برای حذف دین از عرصه سیاسی و اجتماع بی دین و لا ابالی کردن جوانان است.به همین دلیل ایشان پایگاه اجتماعی قشر حمایت گر خود را در میان جوانان جستجو می کند.(ص129) جوانانی که در حوزه ها و همچنین دانشگاه ها حضور دارند.به نظر می رسد این موضوع به بحث عدم تعلق جوانان و عدم پایبندی آنان به دنیا و جهان مربوط باشد زیرا جوانان در این سنین روحیات انقلابی تر دارند جوانان همواره از فعال‏ترین شرکت‏کنندگان در جنبش‏ها و مبارزات‏ اعتراضی بوده‏اند.هویت جوانان غالبا با آرمان‏گرایی،اخلاقیات و احساسات آمیخته است.ازاین‏رو اصلاح‏گرایان با تأکید بر آرمان‏گرایی،پاکی،و انرژی بی‏کران جوانان،آنها را به نوآوری و شرکت در تغییرات اجتماعی ترغیب کرده‏اند.( نقش جوانان در انقلاب ایران مهرداد مشایخی-مجله کلک آذر 73-شماره 57-ص37)

یکی از فرصت هایی که امام خمینی سعی دارد از آن برای تقویت انقلاب سیاسی استفاده کند اجتماعات سیاسی و عبادی اسلام است. از حمله ماز جمعه و حج و مناز جماعت.ایشان اصالت این اجتماعات را در امور سیاسی می دانستند و در این زمینه شاهدی تاریخی به عنوان سند ارائه میدهند.وی بیان می کند: "هر گاه خطبه هایی که راجع به جمعه است و خطبه های حضرت امیر را ملاحظه کنید می بینید که بنا بر این بوده که مردم را به راه بیندازد و و به حرکت در آورد و به مبارزه بر انگیزد."(ص132)همچنین ایشان از فرصت بوجود آمده در عزاداری سیو و سالار شهیدان در جهت استفاده از ظرفیت تبلیغات استفاده می برند.(ص133)

سوال مهمی که به نظر می رسد پاسخ آن در فحوای کلام امام خمینی نهفته است پیرامون این مطلب که آیا مردم به صورت ایجابی و یقینی وجود حکومت اسلامی را خواستار هستند یا فقط مردم از ظلم طاغوت ناراضی هستند از عبارت ذیل مستفاد می شود.

"اگر اسلام را معرفی نمایید و جهان بینی و اصول احکام و نظام اجتماعی اسلام را به مردم بشناسانید با اشتیاق کامل از آن استقبال می کنند خدا می داند که خواستاران آن بسیارند، من تجربه کرده ام."(ص133)

با توجه به متن بالا مشاهده می فرمایید از همان ابتدا امام خمینی مسیر مبارزه را ایجاد حکومت اسلامی ترسیم می کنند چون ایجاد حکومت نفی طاغئت را در دل خود جای داده ولی اگر هدف ایشان فقط براندازی حکومت ظلم و جور بود امکان ایجاد یک نوع دیگر طاغوت وجود داشت.

در مورد مسیر مبارزه از نظر کتاب روش مبارزه فرسایشی و طولانی مدت توسط شخص امام تجویز می شود و ایشان دلیل این نوع مبارزه را تاسی از روش مبارزه سید الشهدا نقل می کنند.(ص135)به نظر می رس الگویی که امام خمینی در کتاب مد نظر دارد تا بوسیله آن حکومت اسلامی را ایجاد کند الگوی قیام خونین کربلاست.ایشان در صفحه 133 بیان می کنند "در عرضه آن به مردم(احکام اسلام) نظیر عاشورا به وجود آورید."

گام بعدی در جهت مبارزه برای تشکیل حکومت سیاسی اصلاح حوزه های روحانیت است.همان طور که در ابتدای کتاب مشاهده می کنیم ایشان حوزه های علمیه را فاقد امکانات لازم برای انقلاب سیاسی می دانند (صص 8و9و12)و در این قسمت از کتاب ایشان اصلاح نخبگان سیاسی در جامعه را در دستور کار و روش مبارزاتی انقلاب اسلامی قرار می دهند.ایشان فضای جامعه را همچون فضای حوزه های علمیه فاسد و آلوده ذکر میکنند و بیان می دارند روحانیونی که وارد حوزه های علمیه میشوند متاثر از این فضا نیز هستند.(ص137)

در فصل آخر کتاب یکی از مهمترین گروهی که مورد عتاب امام خمینی قرار می گیرند همان روحانیت هستند.ایشان در فصل تصفیه حوزه ها (ص146) پایه های حکومت را بر اصلاح این قشر از جامعه مسلمین قرار می دهد.این موضوع متناسب با نقش استعمار در ایجاد انحراف در حوزه هاست که در فصل اول بدان اشاره شد.

به همین دلیل امام خمینی بیان می کند :"آخوند های درباری را طرد کنید."(ص148) با توجه به اینکه محافظه کاری و سکوت روحانیت باعث اداره جامعه به روش طاغوتی شده و این افراد تاییدگر دستگاه ظلم هستند ایشان یکی از مراحل ایجاد حکومت اسلامی را طرد این افراد می داند.

نتیجه اینکه امام خمینی سیر کاملی از بحث پیرامون ولایت فقیه را در کتاب ارائه می فرمایند که بنا بر تشخیص نگارنده متن ناسازگاری درونی در متن مشاهده نشد.در مورد و موضوع نارسایی متن به نظر نگارنده با توجه به سطح معلومات و اطلاعات فقیهی چون امام خمینی بسیاری از مطالب کتاب دارای ابهام می باشند که به جز شخص امام خمینی فردی قادر به تفصیل و تشریح کامل مطلب و ادای حق آن نیست با این همه چارچوب بحث کتاب دارای منطق درونی بوده و کلیت مطلب را به نحو احسن به مخاطب منتقل می سازد.

 

 

 

 

 

 






نظرات:



متن امنیتی

گزارش تخلف
بعدی